در این میان، محمدرضا شیر خانلو با این که تنها 7 سال دارد، با توجه به کارنامهاش، بازیگری با سابقه و شناخته شده به حساب میآید. از میان کارهای تصویری این بازیگر خردسال میتوان به سریالهای «چک برگشتی» و «دیوار» با کارگردانی سیروس مقدم و فیلم سینمایی «دهلیز» ساخته بهروز شعیبی اشاره کرد که برای آن نامزد دریافت سیمرغ بلورین بخش دستاوردهای فنی و هنر بخش «نگاه نو» جشنواره سی و یکم فیلم فجر هم شد. «دزد آب» کار مرتضی آقا حسینی و «ساقی» با کارگردانی امیر دژاکام هم دو نمایشی هستند که محمدرضا شیرخانلو در آنها نقش آفرینی کرده است.
ارتباط مناسب با نقش، بیان خوب، حس گرفتنهای به جا، بده بستانهای درست و منطقی با دیگر بازیگران و ... از نکات مثبت هنرنمایی محمد رضا شیر خانلو است که باعث شده کارگردانان زیادی به دنبال همکاری با او باشند. بازی در 10 اثر تلویزیونی، سینمایی و نمایشی در کمتر از دو سال و دریافت پیشنهاد های زیاد برای هشت ماه آینده، او را به ستاره کوچک و حرفه ای بازیگری ایران تبدیل کرده است؛ موقعیتی که گفت و گوی ما با محمد رضا شیر خانلو هم از بحث در باره آن آغاز شد.
در این گفت و گوی تلفنی که با همراهی مادر محمد رضا شیر خانلو انجام شد، این بازیگر خردسال با حاضر جوابی، نکته سنجی و بدون هیچ رودر بایستی به پرسشهای ما، پاسخهایی کوتاه داد.
از این که در این سن بازیگری حرفه ای شده ای، چه حسی داری؟
حرفهای؟ حرفهای یعنی چی؟
وقتی کسی کار تمام وقتش بازیگری باشد، به او حرفه ای میگویند. تمام یک سال گذشته مشغول کار در سریالها و فیلمها بوده ای و آن طور که مادرت میگوید برای هشت ماه آینده هم وقتت پر است. این ستاره شدن و مورد توجه قرار گرفتن چه مزه ای داره؟
خوبه. نشون می ده تو کارم موفق هستم که به من توجه می کنن.
توجه مردم را میگویی یا کارگردانها را؟
هم مردم، هم کارگردانها.
این توجه یعنی شهرت. مشهور شدن و این که همه تو را میشناسند خوبه یا بد؟
خیلی خوبه. چند روز پیش رفته بودیم تنگه واشی که تو اون آب سرد یکی یکی بغلم میکردند تا با هام عکس یادگاری بگیرن. هر یک دقیقه مردم می آمدن با هام عکس می گرفتن. می گفتن «دود کش» را هر شب نگاه می کنن.
با خانواده برای تفریح رفته بودی؟
آره.
با رضا عطاران در فیلم سینمایی «دهلیز»
خب این توجه مردم باعث نشد از تفریح با خانواده باز بمونی. خیلی از بازیگران برای همین از شهرت فراری هستن. نظر تو چیه؟
به نظر من که خوبه. هیچ عیبی نداره.
وقتی به یک بازیگر کارهای زیادی پیشنهاد میشود، مجبور است دست به انتخاب بزند و از میان آنها تنها در بعضیها بازی کند. تو چطور پیشنهاد بازی در یک سریال یا فیلم را قبول میکنی؟
بستگی داره.
به چی؟
به دیالوگ هاش و این که نقش پر رنگ باشه.
یعنی دیگه نقش کوچیک قبول نمیکنی؟
نه اصلاً. دیگه تله فیلم هم قبول نمیکنم.
تو انتخاب یا رد کردن یک کار خودت تصمیم میگیری یا مادر و پدرت؟
با هم.
با رضا عطاران در فیلم سینمایی «دهلیز»
خب این توجه مردم باعث نشد از تفریح با خانواده باز بمونی. خیلی از بازیگران برای همین از شهرت فراری هستن. نظر تو چیه؟
به نظر من که خوبه. هیچ عیبی نداره.
وقتی به یک بازیگر کارهای زیادی پیشنهاد میشود، مجبور است دست به انتخاب بزند و از میان آنها تنها در بعضیها بازی کند. تو چطور پیشنهاد بازی در یک سریال یا فیلم را قبول میکنی؟
بستگی داره.
به چی؟
به دیالوگ هاش و این که نقش پر رنگ باشه.
یعنی دیگه نقش کوچیک قبول نمیکنی؟
نه اصلاً. دیگه تله فیلم هم قبول نمیکنم.
تو انتخاب یا رد کردن یک کار خودت تصمیم میگیری یا مادر و پدرت؟
با هم.
محمد رضا شیر خانلو سال گذشته در بخش «نگاه نو» جشنواره فجر نامزد سیمرع بلورین دستاوردهای فنی و هنری شد
واقعاً نرفتی؟
نه. (با توضیحات مادرش ادامه میدهد) چون آذر و دی سر صحنه فیلم «دهلیز» بودم و بهمن در «دودکش» بازی میکردم.
پس چه جوری درس خوندی؟
معلم شبها می اومد خونمون. صبحها و عصرها میرفتم فیلمبرداری و شبها از ساعت 9 تا 12 درس می خوندم.
این که خیلی سخته. به فکر نیفتاده ای کمتر بازی کنی؟
نه.
چرا؟
چون استعداد دارم و بازیگری رو دوست دارم. (مادرش به او یادآوری میکند) اما سال بعد از اول مهر میرم مدرسه. برای همن اون سریال رو رد کردم.
برنامه چند ماه آیندهات چیه؟
(با کمک مادرش) بازی در یک فیلم سینمایی با کارگردانی آقای علیرضا نادری را شروع کردهام که داریم فیلمنامه را دور خوانی میکنیم. آخر شهریور هم آقای سعید سهیلی خواسته است در فیلمش بازی کنم.
یعنی تا پایان سال همین دو کار است؟
نه. چون از حالا برای سریالهای عید آمدهاند صحبت کردهاند، یکی را انتخاب میکنم.
محمد رضا شیر خانلو سال گذشته در بخش «نگاه نو» جشنواره فجر نامزد سیمرع بلورین دستاوردهای فنی و هنری شد
واقعاً نرفتی؟
نه. (با توضیحات مادرش ادامه میدهد) چون آذر و دی سر صحنه فیلم «دهلیز» بودم و بهمن در «دودکش» بازی میکردم.
پس چه جوری درس خوندی؟
معلم شبها می اومد خونمون. صبحها و عصرها میرفتم فیلمبرداری و شبها از ساعت 9 تا 12 درس می خوندم.
این که خیلی سخته. به فکر نیفتاده ای کمتر بازی کنی؟
نه.
چرا؟
چون استعداد دارم و بازیگری رو دوست دارم. (مادرش به او یادآوری میکند) اما سال بعد از اول مهر میرم مدرسه. برای همن اون سریال رو رد کردم.
برنامه چند ماه آیندهات چیه؟
(با کمک مادرش) بازی در یک فیلم سینمایی با کارگردانی آقای علیرضا نادری را شروع کردهام که داریم فیلمنامه را دور خوانی میکنیم. آخر شهریور هم آقای سعید سهیلی خواسته است در فیلمش بازی کنم.
یعنی تا پایان سال همین دو کار است؟
نه. چون از حالا برای سریالهای عید آمدهاند صحبت کردهاند، یکی را انتخاب میکنم.